شاخص | تقویت وگسترش روابط خارجی | کمک به ثبات سیاستداخلی | حفظ ذخایرژنتیکی ملی وتوسعه پایدار | تامین نیازهای راهبردی و ضروری | تقویت،هماهنگی همکاری بین دستگاهی | افزایش توان علمی و تکنولوژی بومی |
ابعاد سیاسی | × | × | × | × | × | × |
اقتصادی | × | × | × | × | – | × |
علمی فرهنگی | × |
|
|
|
|
|
اجتماعی | – | × | × | × | × | × |
دفاعی- امنیتی | × | × | × | × | × | × |
توسعه وایجاد زیستفناوری باید در جهت ایجاد زیر ساختهای توسعه همهجانبه (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) و کمک به ثباتسیاسی و اقتدارملی باشد.
در دهههای اخیر واژه «توسعه» در چارچوبهای گوناگون درست ونادرست به کار رفته، حتی در افکار و افواه عمومی مترادف با واژه ها و جملاتی چون رشد کیفی و گسترش به کار رفته است. توسعه در حداکثر قابلیت های خود عبارت است از احداث بزرگراه، سد، فرهنگسرا، مدرسه و غیره است. اما واژه توسعه به تعبیری گستردهتر مترادف توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی و یا توسعه اجتماعی – فرهنگی به کار می برند که شاید در جای خود درست باشد. ولی در دنیای امروز به دلیل تعامل و وابستگی شدید بین ابعاد مختلف جامعه، باید واژه توسعه را در مفهوم درستتر آن، یعنی توسعه همهجانبه با توسعه پایدار به کار برد که تمامی شيون یک جامعه را در ابعاد مختلف در بر می گیرد. باید دانست که توسعه همهجانبه و یا توسعهپایدار زمانی رخ خواهد داد که ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و به شکل متعادل و موزون و همپای یکدیگر توسعه یابند و پیش روند. از دیدگاه دکتر حسین عظیمی آرائی (سال ۱۳۷۶ شمسی) کارشناس اقتصادی، بحث توسعه بسیار فراگیرتر از این مسائل است. به نظر ایشان فرآیند توسعه در حقیقت به معنای تقابل و تعارض نهادها و زیر ساختهای تمدن قدیم با اندیشه و بصیرت تمدن جدید است و به همین دلیل توسعه کلیت یک جامعه را فرا می گیرد. با توجه به مفاهیم و تعابیر فوق، آیا ایجاد یک فناوری چنین انتظاری را برآورده می سازد؟ به عبارت دیگر، آیا زیستفناوری از قابلیت توسعه دیگر ابعاد جامعه برخوردار است؟ ممکن است پاسخ در یک نظر اجمالی و بررسی مختصر منفی باشد، ولی پس از بررسی عمیق و همهجانبه، مشاهده میشود که زیست فناوری با طیف وسیعی از مسائل یک جامعه، از جمله غذا، بهداشت و سلامت انسان، محیطزیست، صنعت ومعدن، اموردفاعی، قضایی و… سروکار دارد و برای هر یک از آنها راه حلهایی ارائه می دهد و از سوی دیگر با اکثر علوم و فنون روز مانند فیزیک، شیمی، ریاضیات، کامپیوتر، ارتباطات، زیست شناسی، پزشکی و… رابطه تنگاتنگ دارد و بدون پیشرفت و به کارگیری این علوم و فنون نمیتوان از زیستفناوری استفاده بهینه نمود. بنابراین می توان گفت که توسعه و ایجاد زیستفناوری به خودی خود به توسعه و همکاری نزدیک و هماهنگ سایر علوم نیاز دارد و آنها را به حرکت در میآورد، نقش زیستفناوری در حفظ، پاکسازی، احیا و ارتقای محیطزیست نیز انکارناپذیر است، از جمله شاخصهای مهم توسعه پایدار که بسیار مورد توجه سازمان ملل متحد قرار گرفته است، توجه به محیط زیست به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار در هر کشور میباشد.
آناتولی راكتيف در سال ۱۹۹۶ میلادی در این باب میگوید:
“باورمن این است که نوآوری وفناوری پیشرفته مبتنی بر سرمایهگذاری، به ابزارهای رشد بدل خواهد شد. تجارب جهانی نمایانگر آن است که علم و فناوریهایی که شدیدا به آن وابستهاند در دهههای آینده پیشرفت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشورها را شتاب میبخشند.”
زیستفناوری، از جمله فناوریهای پرارزشی است که وابستگی بسیاری به علم دارد. در اینجا منظورازعلم، گستره کامل علومطبیعی، اجتماعی و انسانی است. بنابراین توسعه و ایجاد این علم موجب بسط عدالتاجتماعی، تقویت بنیه دفاعی، کم کردن فاصلههای علمی و تکنولوژیکی با جوامع پیشرفته وکاهش فقرعمومی خواهد شد. زیرا عقبماندگی علمی و فقراقتصادی از جمله عواملی هستند که موجبات گسترش بی عدالتی، ناامنی و شورشهای اجتماعی را فراهم نموده، بی ثباتی سیاسی را در پی خواهند داشت. اقتدارملی نیز در گرو تامین نیازهای اساسی و امنیت در ابعاد مختلف و ایجاد تسهیلات رفاهی برای شهروندان است. حضور قدرتمندانه و مطلوب دولتها در عرصههای بین المللی نیز با انجام داخلی، مشروعیت و حمایت مردم از دولتها ارتباط مستقیم دارد. بدین ترتیب ایجاد زیستفناوری باید به شیوهای انجام شود که ضمن تقویت زیر ساختهای مهم جامعه، به ثبات سیاسی و تحکیم اقتدار حکومت بینجامد.
عضو آکادمی علومطبیعی، نایب رئیس دپارتمان علومسیاسی در آکادمی بین المللی روسپهر محقق ارشد موسسه اطلاعات علوم اجتماعی روسیه به نظر میرسد که راهکار اساسی در این زمینه، توجه کافی به سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات بنیادی برای تولید علم در رشته های مختلف و از جمله زیستفناوری نهفته است و در این صورت نمی توان در انتظار توسعه همه جانبه بود. بنابراین اسلح است که هر گونه تحقیقات بنیادی در رشتههای مختلف زیستفناوری، با رعایت تقدم مورد توجه و حمایت قرار گیرد و سرمایه گذاری دولتی در این جهت هدایت شود.
توسعه و ایجاد زیست فناوری باید در بستر توسعه همکاری و گسترش روابط سیاسی، فرهنگی، علمی و اقتصادی در سطح منطقه ای و بین المللی صورت گیرد.
در شرایط کنونی جهان، هیچ واحد سیاسی در خط زندگی نمی کند و هیچ واحد سیاسی نمی تواند با بستن درها به روی خود به حیاتش ادامه دهد. تمام کشورها برای ادامه حیات و بقای خود به همکاری با دیگر واحدهای سیاسی در عرصه بین المللی نیاز دارند. به همین دلیل در دهههای اخیر، طیف گسترده ای از واژه ها مانند جهانی شدن، ارتباطات جهانی، همکاریهای جهانی، نقش سازمانهای بین المللی در توسعه و استقرار صلح و غیره در ادبیات علوم سیاسی، روابط بین الملل و علوم اقتصادی به کار برده میشود.
آنتونی مک گرو یکی از صاحبنظران سیاسی در تعریف جهانی شدن میگوید:
“در جهانی شدن الگوی فعالیتهای مختلف بشری به سوی فراقاره ای و بین منطقه ای شدن در حرکت است”
از دیدگاه نامبرده جهانی شدن در تمام حوزههای زندگی مدرن در ابعاد مختلف ظهور و بروز دارد و از این رو یک فرآیند چند بعدی به شمار میآید. اهمیت جهانی شدن در آن است که بسیاری از معضلات و مشکلات پیچیده داخلی را می توان در پروسه ارتباطات و همکاریهای جهانی جستجو کرد.
بنابراین باید دستیابی به علوم و فنون راهبردی در جمهوریاسلامیایران، موجب گسترش روابط و همکاریهای سیاسی، اقتصادی و علمی با کشورهای همسایه، کشورهای منطقه و سایر کشورها در قارههای پنجگانه کره زمین شود بدین وسیله از ایجاد تنش و درگیری در بین همسایگان و کشورهای منطقه جلوگیری به عمل آمده، کشور ما در فضای جهانی شدن اقتصاد و سایر امور، جایگاه مطلوبی به دست میآورد. دستیابی به این هدف تنها از طریق تقویت ارتباطات سیاسی، علمی و فرهنگی با دیگر کشورها مقدور است. انجام پروژههای تحقیقاتی مشترک در زمینه های مختلف زیست فناوری، مبادله استاد و دانشجو، کسب و یا اعطای بورسهای تحصیلی و فرصتهای مطالعاتی از جمله مصادیق بارزی است که به توسعه روابط و همکاری بین کشورها می انجامد.
بنابر این باید در تحقیقات مربوط به حوزه زیستفناوری که هدف آنها توسعه و ایجاد زیست فناوری است به این مهم توجه نمود و دامنههای همکاریهای علمی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را با سایر کشورها گسترش داد، تا از آن طریق روابط سیاسی نیز تقویت شود.