تهدیدات و فشار های ممانعت کننده از رشد و بهبود وضعیت اقتصادی کشوره بسیار زیاد هستند. برخی از این تهدیدها منشأ داخلی دارند و برخی دیگر متاثر از عوامل خارجی هستند، عوامل و مسائل اقتصادی یک کشور مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر پیوسته و وابسته هستند. اما موضوع مورد بحث ما در اینجا تهدیدات و فشارهایی است که از بعد اقتصادی مانع رشد و شکوفایی زیست فناوری شده و با مانع از به کارگیری این فناوری در جهت حل برخی معضلات و مشکلات اقتصادی کشور می شوند، مهمترین تهدید در این زمینه مساله تحریم اقتصادی و علمی – تکنولوژیکی ایران از سوی آمریکا و نیز فشارهایی است که این کشور برای اعمال برخی تحریم ها علیه ایران در سطح جهانی به سایر کشورهای پیشرفته وارد می سازد. یادآور می شود که این تحریمها تنها آن دسته از مواد، تجهیزات و کالاها را در بر می گیرند که موجب رشد و شکوفایی علمی – تکنولوژیکی و اقتصادی می شوند و کاربرد آنها کشور را به خودکفایی می رساند.
منظور از فناوری آن است که یک کشور بتواند در زمینه تولیدات خود از معلومات تکنیکی که قبلا در اختیار آن کشور نبوده، بهره برداری نماید. این معلومات تکنیکی را می توان در کالاهای مختلف، سخت افزارها نرم افزارها به صورت
برنامه های کامپیوتری، گزارشهای فنی، نقشه ها، طرح های تحقیقاتی و نظایر آن پیدا کرد. به عبارت دیگر فناوری و با بخش عمده ای از آن در مهارت و دانش فنی دانشمندان، محققین، مهندسين، مدیران تولید، تکنسین های آزمایشگاهها، بخش سخت افزاری مورد نیاز فعالیتهای تحقیقاتی و تولیداتی، و امثال این موارد نهفته است. البته گاهی بخشی از فناوری به صورت سخت افزاری از کشورهای دیگر مستقل شده، بهای بسیار گزافی هم از بابت آن پرداخته می شود. این تجهیزات و ماشین آلات بعضأ قدیمی بوده، از فناوری روز بسیار فاصله دارد.
از دیگر موارد تهدید و فشار در بعد اقتصادی می توان به وابستگی اقتصادی ایران به قدرتهای بزرگ صنعتی و بالا بودن ریسک سرمایه گذاری در کشور اشاره نمود. وابستگی اقتصادی امری نیست که یک شبه به وجود آمده باشد، لذا نمی توان آن را یک شبه برطرف کرد. این مساله به صورت کلاف پیچیده و بغرنجی در آمده، سالهاست که جامعه ما را آزار میدهد و رفع یا کاهش آن نیاز به عزم و اراده ملی، صبر و بردباری و تلاش معماران صاحبنظر و متخصصین اقتصادی دارد، اما به نظر می رسد که سرمایه گذاری اصولی در زیست فناوری بخشی از این فشارها را کاهش دهد. به عنوان مثال سالهاست که کشور ایران به دلیل روند رو به رشد جمعیت با کمبود مواد غذایی مواجه شده، به طور جدی به واردات مواد غذایی از خارج وابسته است. این وضعیت به موازات واردات کالاهای ساخته شده و مصرفی ادامه دارد، اما تنها تفاوت بین این دو دسته کالا این است که می توان از واردات کالاهای مصنوع و مصرفی صرفنظر نمود و با حداقل از واردات بخشی از آنها خودداری کرد، اما نمی توان از واردات مواد غذایی به ویژه غلات و گوشت (یعنی حیاتی ترین مواد غذایی) چشم پوشی کرد. در سالهای اخیر به دلیل بروز و تداوم خشکسالی که ظاهرة جزء لاینفک شرایط آب و هوایی در سرزمین ایران است، میزان واردات غلات (گندم، جو، ذرت، برنج و …) به میزان بحرانی افزایش یافته، به حدود ۷ تا ۸ میلیون تن در سال رسیده که بابت آن سالیانه رقم ۱/۵ میلیارد دلار پرداخت می شود. غلات وارد شده و با حداقل بخشی از آن با استفاده از زیست فناوری تولید می شود، بجز غلات و مواد غذایی، فرآورده های وارداتی از جمله داروهای مختلف با استفاده از زیست فناوری تولید می شود که کشور ایران از زمره مشتریان آنها می باشد. با توجه به توانایی های بالفعل و بالقوه زیست فناوری در بخش های مختلف، اهمیت آن در تامین امنیت غذایی، بهداشتی و رفاهی و حفظ محیط زیست انکارناپذیر است. دولت ایالات متحده آمریکا تنها در بخش دفاعی، حدود ۳ میلیارد دلار اعتبار به موسسه پژوهشی سازمان دفاع آمریکا برای پژوهش در زمینه روشهای تشخیص و مقابله با سلاحهای بیولوژیکی اختصاص داده است.
با توجه به موارد فوق و اینکه انتظار دستیابی به فناوری از خارج کشور بیهوده و تقریبا غیر ممکن است، تنها چاره ممكن، اقدام ملی و سرمایه گذاری داخلی (از صندوق پس انداز ارزی) در زمینه های مختلف زیست فناوری به ویژه در بخش کشاورزی برای رسیدن به خودکفایی در زمینه مواد غذایی است. به عبارت دیگر استفاده از نقاط قوت برای کاهش نقاط ضعف و احتراز از تهدیدات یعنی گزینش راهبردهایی از نوع ST و WT، در جهت توسعه زیست فناوری کشور صورت می گیرد.