الف – نقاط قوت فرهنگی:
توسعه مستلزم به کارگیری فناوری مناسب است که لزوما در مقیاس وسیعی مشابه کشورهای صنعتی پیشرفته انجام نمی شود. از طرف دیگر فناوری مناسب به معنای بهترین فناوری است که بر هدفهای توسعه ای یک جامعه منطبق بوده، هزینه کمتری در بر داشته باشد. تکنولوژی با فناوری بنابر تعریف دیگر ذکر شده در سند برنامه سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، به معنای کاربرد علم در حوزه فنون و مهارتهای کاربردی است که منابع طبیعی، سرمایه و نیروی انسانی را به کالا و خدمات تبدیل می کند و ترکیبی از سخت افزار و نرم افزار است. خوشبختانه نقاط قوت زیست فناوری ایران در بعد فرهنگی قابل توجه است.
تعداد نسبتا قابل توجهی از نیروی انسانی تحصیل کرده دارای مدرک دکتری که اکثر آنها تحصیلات خود را در کشورهای غربی دارای علم و فناوری به پایان رسانده اند، در حال حاضر در دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی، وزارتخانه ها و موسسات علمی مشغول به کار هستند و این امر از جمله نقاط قوتی است که در دنیای امروز از دیدگاه نرم افزاری بنام نیروی مغزی و یا انسان افزار خوانده می شود. به عبارت دیگر این نیروها عامل کلیدی عملیات تحقیق، توسعه و تبدیل بوده، دارای مهارتی تجربه ها و تواناییهای نهفته ای می باشند که می توان با سازماندهی صحیح و رسیدگی درست به نیازهای آنها، از تخصص، مهارت، خلاقیت، نوآوری و نبوغ آنان برای توسعه زیست فناوری کشور بهره برداری نمود.
از دیگر نقاط قوت فرهنگی زیست فناوری کشور می توان از اولویت دادن به فعالیتهای تحقیقاتی در زمینه فناوری های نوین در برنامه های دولت جمهوری اسلامی ایران و نیز وجود تجارب تحقیقاتی مفید و مناسب در بخش کشاورزی و بهداشت و درمان اشاره کرد. از سوی دیگر توانایی فنی و مهندسی مناسب موجود در بخش صنایع کشور نیز از جمله مزیت هایی است که می تواند برای شکوفایی بخش زیست فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
در یک جمع بندی کلی می توان ضمن حفظ و تقویت نیروی انسانی موجود از طریق رفع مشکلات و سازماندهی صحیح آنان، این امکان را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم آورد تا با بهره گیری از تجارب و نیروی مغزی متخصصین موجود و به کار گیری مزیت های نهفته در بخش صنایع کشور – از طریق انجام پروژه های تحقیقاتی پایه ای و کاربردی – به فناوری با دانش فنی برای تولید، افزایش و یا بهبود تولیدات اقلام کشاورزی و دارویی دسترسی پیدا کند و در یک فاصله زمانی معقول در این زمینه به خودکفایی برسد.
ب – نقاط ضعف فرهنگی:
به کارگیری صحیح و مناسب زیست فناوری مستلزم طرح ریزی دقیق، استفاده مناسب از مواد اولیه و تواناییهای تولیدی موجود و توجه کافی به نیازهای اساسی جامعه و مصرف کنندگان است. بنابر این قدم اول شناخت و تعیین فناوری مناسب در زمینه کشاورزی، بهداشت و درمان، صنعت و معدن، محیط زیست، دفاعی – امنیتی و… می باشد. قدم بعدی نیز، یافتن راههای اخلاقی و ممکن برای ایجاد و دسترسی به فناوری های مورد نظر است. ضعف عمده جامعه ما در زمینه شناسایی و تعیین اهداف فوق و رسیدن به توافق جمعی (اجماع نظر) برای اختصاص منابع و تلاش در جهت رسیدن به آن اهداف است.
موانعی چون وجود فعالیت های پراکنده تحقیقاتی که مانع بهروری بهینه از منابع میشود، وجود اختلاف نظر در دستگاههای دولتی مسؤول، ضعف در تصمیم گیری به موقع برای استفاده از فرصت ها، نامشخص بودن سیاستها، اهداف، اولویت های راهبردها و … همچون سدی در برابر پیشرفت ها و خلاقیت ها وجود دارد و هر گونه مزیت و قوت را به ضعف و سستی تبدیل می کند. از سوی دیگر کمبود، فقدان و با پراکندگی اطلاعات و دانش فنی مربوط به زیست فناوری شامل طرح ها، نقشه ها، مشخصات، روابط، نظریه های علمی و … که اطلاع افزار نامیده می شود، خود مزید به علت شده و ضعف ها را تشدید کرده است. موضوع مهم دیگر آن است که، شناخت و تعیین فناوری مناسب نیز مستلزم آگاهی از هدف های توسعه ای دراز مدت استفاده کننده از فناوری است. به عبارت دیگر مدل توسعه ای مورد پذیرش جامعه در حوزه مربوط به زیست فناوری) با انتظاری که کشور و جامعه از این فناوری (فناوری زینی) دارد، ضابطه تعیین و ایجاد آن فناوری قرار می گیرد. با توجه به ظواهر امر و سخنان و ایده های مسؤولین کشور، الگوی توسعه ای پس از پیروزی انقلاب اسلامی عبارت از الگوی نیازهای اساسی است که باید در آن به مواردی چون نیاز های اساسی جامعه، خود انکابی و بالاخص توسعه بخش کشاورزی پرداخته شود.
وضعیت جامعه ایران نشان میدهد که مکانیسم های لازم برای اجرای تمام و با بخشی از این الگوی توسعه فراهم نیامده است. نارساییها و مشکلات عنوان شده در سند برنامه سوم توسعه اقتصادی و اجتماعی موید این موضوع می باشد. برخی از موارد ذکر شده در فصل ۱۳ سند برنامه سوم عبارتند از:
(۱) نبود زنجیره تحقيق، فناوری و توسعه به دلیل روشن نبودن راهبردهای توسعه وهمراه بودن با فضای سیاسی نامناسب.
(۲) وارداتی و غیر بومی بودن فناوری های موجود و اتکا به فناوری خارجی.
(۳) محوریت سخت افزار در فناوری های موجود کشور و کم توجهی به سه رکن دیگر (انسان افزار، اطلاع افزار و سازمان افزار)، و در نتیجه استفاده ناقص ازسخت افزارهای موجود.
(۴) ایجاد محدودیتهای بسیار برای نقش آفرینی متخصصین داخلی در فناوری کشور.
(۵) ناقص بودن قوانین و ضوابط و آیین نامه ها و بی توجهی به ارتقای سطح فناوری کشور.
(۶) عدم تناسب بین سرمایه گذاری در فناوری های وارداتی و سرمایه گذاری آموزش و بومی کردن آنها.
(۷) نارسایی نظام آموزشی در زمینه ایجاد و اشاعه روح تحقیق و نو آوری برای دستیابی به فناوری جدید.
(۸) مشخص نبودن مزیت های نسبی کشور در علوم و فناوری.
پیشتر ضعف های فوق الذکر داخلی است و برطرف کردن آنها ساده بنظر می رسند و تنها نیاز به یک برنامه و عزم و اراده ملی دارد. چنانچه این کار را امروز انجام ندهیم فردا بسیار دیر خواهد بود و فردای بهتر در گرو همت و تلاش امروزماست.